سریال رونیا دختر راهزن روایتگر دختری به نام رونیا در یک شب طوفانی و در یک قلعه کوهستانی اسکاندیناوی که توسط گروهی از راهزنان اداره میشود، به دنیا آمده است. در این میان با گذشت زمان رونیا متوجه میشود که جنگلهای اطراف میتواند مکانی جادویی و گاهی خطرناک و پر از موجودات عجیب باشد...
«رژیم» داستان یک کشور خیالی اروپای مرکزی است که توسط یک حکومت استبدادی اداره می شود. النا ورنهام در مقام صدراعظم این کشور است و علیرغم تلاش او برای نشان دادن آرامش و لطف به جهان، در پشت صحنه با ناامنیهای شخصی دست و پنجه نرم می کند...
در طول جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان شجاع و نترس ماموریت پرخطری را آغاز می کنند. آنها تلاش می کنند با بمب افکن های جنگی خود با نیروهای آلمانی مبارزه کنند و آنها را شکست دهند...
وقتی یک جسد توسط جکی، مامور اداره شیلات نیروی دریایی در ساحل پیدا می شود، او تلاش می کند حتی با اینکه پلیس ها به او اجازه حضور سر صحنه جرم را نمی دهند، این پرونده را حل کند...
سریال درباره فردی است به نام رگنار لاثبروک که با پادشاه آن دوران وایکینگها به مخالفت برمیخیزد و دوست دارد این بار به جای نبرد با شرقیهای منطقه خود، حمله به سمت غرب را در دستور کار خود قرار بدهند. رگنار با مخالفت با پادشاه، به کارش ادامه میدهد تا راه را برای نبرد با غربیها هموار کند و حتی خود را در مقام پادشاهی ببیند.
جه وون زندگی شخصی و کاری خیلی خوبی دارد. او صاحب یک شرکت بزرگ و عاشق همسر و فرزندش است. در همین حال یون جین که از همان دانشگاه جه وون فارغ التحصیل شده، زندگی سختی پس از طلاق تجربه می کند و حرفه هنریش نیز در حال نابود شدن است. او پس از آنکه دوباره با جه وون ملاقات می کند به زندگیش حسادت می کند و …
داستان دو کارآگاه باهوش که بر سر یک محکومیت تاریخی به قتل، با مسائل نژادی، شکست نهادی و تلاش برای یافتن زمینههای مشترک در بریتانیای دو قطبی شده سر و کار دارند...
دو هی وارث آینده گروه چِبُول، شخصیتی مغرور و خونسرد دارد که به هیچکس اعتماد ندارد؛ از طرفی کو وون، شیطانی است که یک شبه قدرت هایش را از دست داده و برای بازیابی آنها باید با دو هی همکاری کند…
عنوان سریال از نام مهرههای سوخته گرفته شده که در سازمانهای جاسوسی به فرد یا منبعی گفته میشود که دیگر قابل اعتماد نیست. وقتی جاسوسها به مهره سوخته تبدیل میشوند تمام ارتباطات آنها با سازمان به حالت تعلیق درآمده و هیچگونه دسترسی به پول ندارند. در ابتدای این سریال نیز گفته میشود که وقتی یک جاسوس به مهره سوخته تبدیل میشود نه پولی برایش باقی میماند نه اعتبار و نه پشتیبانی دارد و هیچگونه سابقه کاری نیز برای او ثبت نمیشود...
داستان سریال در ۷۰۰ سال پیش اتفاق می افتد جایی که در آن زمان چینی ها شاهزاده کشور گوگوریو را ربوده بودند و حالا مردمان گوگوریو روزهای بسیار سختی را سپری می کنند ، که در آن زمان شمشیر زنی استاد و قدرتمند وجود داشت که سبک او به آموزش بی چون معروف بود که همه به دنبال آموزش بی چون و دزدیدن آن شمشیر بودند…
جانگ هی(لی جون) یه بازیگره که یک روز خودشو به عنوان فرزند خانواده ای که در حومه شهر سئول زندگی میکنند، معرفی میکنه و شروع به زندگی کردن با اونها میکنه…
این سریال در مورد مردی است که در دوران سلسله ی گوریو به عنوان برده متولد شد و دولت فئورال را که بیش از ۶۰ سال بر قدرت بود، کنار زد و تبدیل به قدرتمندترین مرد کشورش شد. سریال از جایی شروع میشه که پادشاه کشور گوریو راهب های کشور رو سرکوب میکنه و بیشترشون رو قتل عام میکنه و بقیه رو هم به بردگی میگیرن و بازیگر نقش اول هم جز این راهب ها هست که بخوبی میتونه از هنرهای رزمی و شمشیر استفاده کنه که طی داستان ها و ماجراهایی که در سریال اتفاق میفته به یکی از قدرتمندترین مردان کشور تبدیل میشه…
داستان در خصوص زندگی پادشاه گوانگیتوی بزرگ است که با تصاحب قدرت از قوم بیکجی افتخار گوگوریو را به آن برگرداند. قومی که با تولد گوانگیتو، گوگوریوی سابق را مورد حمله قرار داده بود و بر اساس قانون امپراطور گئون چاگو بر آسیای غربی حکمرانی می کرد.
مینا،یک مددکار اجتماعی است که یک کلینیک خانوادگی در مرکز تاریخی ناپل کار میکند. پس از جدا شدن از شوهر قاضی خود ،کلودیو دی کارولیس ،او برای زندگی با مادر ستمگر خود اولگا بازگشته ...